حرف های دلنشین من و تو | ||
|
تنها چیزی که باید اززندگی اموخت فقط یک کلمه است میگذرد اما دقت میدهد تا بگذرت
خدايا : من گمشده ي درياي متلاطم روزگارم و تو بزرگواري ! پس اي خدا! هيچ مي داني که بزرگوار آن است که گمشده اي را به مقصد برساند ؟ تا ابد محتاج ياري تو، رحمت تو ، توجه تو ، عشق تو ، گذشت تو ، عفو تو ، مهرباني تو ، و در يک کلام ... محتاج توام !
ساده نیست ، گذشتــــــــــــــــــن ... از کسی که گذشته هایت را ساخته ... و آینده ات را ویران کرده است ...!
لا ب ِ لای ِ ثانیه ها بی وقفه سهم ِ من باش...
دلم برای توکه نه.. ولی برای روزهای باهم بودنمان تنگ شده دلم برای توکه نه.. ولی برای مواظب خودت باش گفتنت تنگ شده دلم برای توکه نه.. ولی برای دوستت دارم گفتنت تنگ شده دلم برای توکه نه.. ولی برای دلی که نگرانم میشد تنگ شده دلم برای توکه نه.. ولی راستش برای آنها که نه.. دلم برای خودت تنگ شده….
وقتی رفت گفت شاید برگردم…. رفتنش مرا نمی آزارد . . . ! "شاید" ش . . . دردناک است
شک کرده بودم کسی بین ماست ... اما فهمیدم من بین دو نفر بودم این روزها می شود فهمید
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما باز نام تو شده زینت هر محفل ما جز غم عشق تو ما را نبود سودایی عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما
دلـتنگــي، پيچيــده نيســــت. يــک دل.. يک آسمان.. يــک بغــض .. و آرزوهــاي تـَـرک خـورده من ! به همين ســادگـي ...
بیایید در ماه محرم اگر زنجیرمیزنیم قبل از آن زنجیر غفلت از پای خود باز کرده باشیم ... اگر که سینه میزنیم ، قبل از آن سینه دردمندی را از غم و آه پاک کرده باشیم ... خوب است اگر اشکی میریزیم، اما قبل از آن اشک از چهره ی مظلومی پاک کرده باشیم ... آن وقت می توانیم با افتخار بگوییم : یا حسین (ع ) ایام سوگواری تسلیت
جز دعا کار دگر نیست مرا شب روزت همه شاد دلت از غم آزاد همه ایام به کام
من به اندازه چشمان تو غمگين ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ... تو به اندازه تنهايي من شاد بمان ...!!!
دستی ز کرم به شانه ی ما نزدی
اینجا فقط پای تو در میان است...... دلگیرم از شاد نبودن هایم..... از این غصه خوردن های مداوم.... از این همه نداشتنت....حسرت هایم.... عشق من ....بدون تو خواهم مرد....
سلام به همه و همگی کسانی که میومدن و تو این وبلاگه سر میزندن و میخوندن البته بیشتر این وبلاگه رو به خاطر یه نفر مینوشتم و همیشه میومدم اینجا و برا ش مینوشتم و این وبلاگ رو به خاطر اون نوشتم دوباره برگشتم و میخوام دوباره بنویسم درد دلهام و چیزهای که باید بنویسم خوووووووووووووووووووووووووووووووووووش اومدم ای که دستت می رسد کاری بکنپیش از آن کز تو نیاید هیچ کارمن که عاشق نبودم تو دلم رو بردی من که عاشق نبودم تو دلم رو بردی من که عاشق نبودم تو دلم رو بردی من که عاشق نبودم تو دلم رو بردی
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیمنان را تو ببر
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |