حرف های دلنشین من و تو | ||
|
خیلی سخته چیزی رو کسرکنی که باوجودت جمع زده ای سکوت میکنم تا دلم که سراسر حرف است و خواستن سر باز نکند تا همه ی دنیا همپای من به گریه ای تلخ و بلند همراه نشوند.
آمدم نبودی رفتم باز هم با چراغی خاموش
خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را میدهم یکی از گریه های شیرین کودکیم را پس بده. به سلامتي سربازي كه 55 دقيقه وايستاد تو صف تلفن تا 3 دقيقه با عشقش حرف بزنه ولي چيزي جزء (مشترك مورد نظر در حال مكالمه ميباشد ) نشنيد.
می گفت بادنیا عوضم نمیکند،راست می گفت ... با دنیا نه،با یکی دیگر عوضم کرد کسي را دوست دارم همان کسي که شب و روز به يادش هستم و لحظات سرد زندگيم را با گرمای خیالش ميگذرانم ! يکي را دوست دارم ، بيشتر از هر کسي ، همان کسي که مرا اسير قلبش کرد !
يکي را دوست دارم ، که ميدانم او ديگر برايم يکي نيست ، او برايم يک دنياست ! يکي را دوست دارم
کسي که هرگز اشکهايم را نديد که چگونه از غم دوري و دلتنگي اش پريشانم !
خستگی نمی شناسد دلم
آمدنت را یادمه،
وقـتـی حـس میکـنم تــو نفس میکــشــی و مـن میگن هر شکستنی رفع بلاست! ای دل تحمل کن… شاید حکمتی باشد… حالا کو تا باورم شه سرنوشت من همینه
عشق كلمه ايست بي معنا....
نه حقيقت داشته..ونه حقيقتي پيدا ميكند.... عشق معناي جالبي ندارد... فقط ..آغازي زيبا وپاياني سياه دارد.....
اولین باری که دیدمت میترسیدم باهات حرف بزنم اولین باری که باهات حرف زدم ترسیدم بهت ابراز علاقه کنم اولین باری که بهت ابراز علاقه کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم !! تو اولین و آخرینی مینویسم... مینویسم از تو برای تو و دور از تو... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... مینویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... نه گوشهایم میشنود... و نه دستانم لمس میکند... تنها با شعفی صادقانه... با دلم احساست میکنم... خـوشبَختــی ﻫـاﯾـم را ﺑـﺂ ﻋـَﺠـَﻠــه دﺭ سَـــرنِوشتم نوشتــه ﺑـودﻧـﺪ..
دلتنگی که می آید به این سادگی ها نمی رود پی کارش نه با حرف، نه با شعر..… دلتنگم و دیدار تو درمان من است...
خدا جووون میدونی خیلی آرزو دارم ولی یه آرزو دارم که ازهمه آرزوهام واجب تره برام برآورده اش کن
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “ مادر ” است زیباترین خطاب “ مادر جان ” است
واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید روزت مبارک مادر . . .
زن جنس عجیـــــبی ست
چقدر بگویم ؟ قرص آرامم نمی کند ! آغوش تو ...
در اوج یقین اگر چه تردیدی هست
چه دلمون بخواهد، چه دلمون نخواهد؛
گاهی عمر تلف میشود
وقتی که نیستی با دیـدن هـر صحنه عاشقانه ای احسـاس یک پرانتـز را دارم
کـه همه ی اتفـاقات خـوب خـارج از آن می افتـد... به دلت یاد بده بد نیست گاهی برایم تنگ شود فقط برای دلخوشی! تمام مکالمه امروزت را گشتم. به دنبال یک دوستت دارم الکی نبود که نبود...
آغاز دوست داشتن زیباست گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
گشتم و پیداشم کردم ولی برای من نبود فاصله قدرت نداره که تورو ازم بگیره دستاتو بذار تودستم تاکه فاصله بمیره اگه فاصله بمیره تورو تو بغل میگیرم توی اغوش قشنگت مثل فاصله میمیرم امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست . . . تولدت مبارک تولد تولد تولد مبارک بیا شمعا رو فوت هزار سال زنده باشی
بازهم تکرار میکنم مثل تو در این دنیا نیست! سمیرا ام قدر تو را بیشتر از همیشه میدانم ، همیشه وقتی میبینم تو را، با تمام وجود دوست داشتن را ازچشمانت میخوانم نجات دادی مرا از زندان غمها ، زمانی که تنها بودم عاشقانه صدا کردی مرا از آنجا که درگیر سکوت بودم من که وقتی تو را دیدم مات و مبهوت بودم ، باور نمیکردم تو رادست به آورده ام باور نمیکردم با تو به سرزمین عشق و
احساس آمده ام روز که میگذرد ، مثل امروز ،از دیروز عاشقتر میشوم ! ” تولدت مبارک “
تو هیچی کم نداری؛ هر روز برایت رویایی باشد در دست میان احساس من
روز تولد تو روز تولدت رسید.
دستانت را دور گردنم حلقه کن این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است باور کن چشمانت را که به من می دوزی دامنم پر از پولک شعر می شود پری ماهی کوچک تو می شوم ساکن در اقیانوس آرام دلت که با یک بوسه عاشقت می شوم ...
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |