حرف های دلنشین من و تو

 

میگویند... به زن نباید بال و پر داد.....میپرد!

اما زنان فقط پرواز های عاشقانه را دوست دارند...!( بی دلیل نمیپرند)


میگویند... به زن نگویید دوستت دارم....خودش را میگیرد!!!!ا

اما زنان (فقط)..دستان عشقشان را میگیرند...و میگویند دوستش دارند!


میگویند... نباید به زنان توجه زیاد کرد...خودشان را گم میکنند.

اما زنان وقتی گم میشوند....که عشقشان.....بی توجهی کند!

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ 10:43 ] [ مرتضاااااااا ]

شریک زندگی ات را با دقت انتخاب کن.

نود و پنج درصد خوشبختیها و بدبختی های زندگی ات ناشی از همین یک تصمیم خواهد بود.

[ یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, ] [ 20:57 ] [ مرتضاااااااا ]

بيا تا ليلي و مجنون شويم ، افسانه اش با من

بيا با من به شهره عشق رو كن ، خانه اش با من

بيا تا سر به رويه شانيه هم رازه دل گوييم

اگر مويت چو رز هم شد پريشون ، شانه اش با من

سلام اي غم ، سلام اي آشناي مهربانه دل

پر پرواز باز كن چون پرستو ، لانه اش با من

[ یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, ] [ 20:18 ] [ مرتضاااااااا ]

می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که :
پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!

[ یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, ] [ 20:4 ] [ مرتضاااااااا ]

وحشت ازعشق که نه،ترسم ازفاصله هاست.
وحشت ازغصه که نه،ترسم ازخاتمه هاست.
ترس بیهوده ندارم صحبت ازخاطره هاست.
صحبت ازکشتن ناخواسته عاطفه هاست.
کوله باری است پرازهیچ که برشانه ماست.
گله ازدست کسی نیست مقصر دل دیوانه ماست

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 19:13 ] [ مرتضاااااااا ]

بعضی وقتا آدما الماسی توی دست دارن
بعد چشمشون به یه گردو می افته
دولا میشن تا گردو رو بردارن
الماسه می افته تو شیب زمین
قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره
میدونی چی میمونه؟
یه آدمو، یه دهن باز، یه گردوی پوک و یه دنیا حسرت!

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 19:9 ] [ مرتضاااااااا ]

ماهی شده بود باورش

اگه تور بندازن سرش میشه عروس ماهی ها

شاه ماهی میشه همسرش

ماهی باورش نبود اگه تور بندازن سرش

نگاه گرم ماهیگیر میشه نگاه آخرش!!!!!!

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 19:7 ] [ مرتضاااااااا ]

موش آزمايشگاهي رو به استخر آبي انداختند و زمان گرفتند تا ببينند چند  ساعت دوام ميارد.حداكثر زماني رو كه تونست دوام بيارد 17 دقيقه بود.سري دوم موشی رو با توجه به اينكه حداكثر 17 دقيقه مي تونه زنده بمونه به همون استخر انداختند.اما اين بار قبل از 17 دقيقه نجاتش دادن .بعد از اينكه زماني رو نفس تازه كرد دوباره اون رو به استخر انداختند.حدس بزنيد چقدر دوام آوردند؟26  ساعت/// پس از بررسي به اين نتيجه رسيدند كه علت زنده بودن موش  اين بوده كه اون اميدوار بود تا دستي باز هم اون رو نجات بده و تونسته اين همه دوام بيارد.

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 16:24 ] [ مرتضاااااااا ]

آدمها آنقدر زود عوض می شوند …

آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی

و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …

زیاد خوب نباش …

زیاد دم دست هم نباش …حکایت ما آدم ها …

حکایت کفشاییه که …

اگه جفت نباشند …هر کدومشون …

هر چقدر شیک باشند …

هر چقدر هم نو باشند

تا همیشه …

لنگه به لنگه اند …

کاش …

خدا وقتی آدم ها رو می آفرید …

جفت هر کس رو باهاش می آفرید …

تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها …

به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند…

زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …

آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …

زیاد که باشی ، زیادی می شوی …


 

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 13:32 ] [ مرتضاااااااا ]

چه تفاوتی میکنــد آنســوی دنیــا باشیم ؛

یا فقط چند کوچــه آن طرف تــر ؟!

پــای عشق که در میان باشد ،

دلتنگــی دمــــار ِ آدم را در مــی آورد ... !!!

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 13:12 ] [ مرتضاااااااا ]

زندگی دفتری از خاطرهاست

یک نفر در دل شب

یک نفر در دل خاک

یک نفر همدم خوشبختی هاست

یک نفر همسفر سختی هاست

چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد

ما همه همسفریم 

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 12:30 ] [ مرتضاااااااا ]

من به دو چيز عشق مي ورزم يكي تو و ديگري وجود تو

 به دو چيزاعتقاد دارم يكي خدا وديگري تو

من در اين دنيا دو چيز ميخواهم يكي تو وديگري خوشبختي تو

 من اين دنيا را براي دو چيز ميخواهم يكي تو وديگري برای با تو موندن

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 11:21 ] [ مرتضاااااااا ]

 طرف میره خونه ی دوستش مهمونی؛شب که همه خوابیدن،
زن دوستش میاد سراغش میگه:
پا شو... بیا بریم عشق و حال !
مهمون میگه : نــــه بابا! شوهرت بیدار میشه ؛میفهمه!
زنه میره بالای سر شوهرش یه بشکن میزنه،میگه:دیدی بیدار نشد؛بیا بریم!
مهمون میگه : نه به جان خودم بیدار میشه!
زنه میره یکی میزنه زیر گوش شوهره و میگه:دیدی بیدار نشد؛بجنب دیگه!
مهمون با ترس میگه: نه...اگه بیدار بشه ؟
زنه میره تو آشپزخونه یه ماهیتابه میاره میزنه تو سرِ شوهره و میگه:
بیــــــــــا ... بیدار نشد! بدو بریم!
مهمون باز میگه: اصلا نه! یه وقت بیدار میشه!
زنه راه میفته میره تو حیاط!
شوهره بلند میشه به مهمون میگه:
جون ننه ت پاشو باهاش برو! رفت بیل رو بیاره ..
.!

[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 10:31 ] [ مرتضاااااااا ]

 

برای تو می نویسم...

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست

برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست

برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است

برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی

برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی

برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است

نمیدانی با دلم چه کردی ، تو مرا عاشق خودت کردی

نمیدانی در دلم چه غوغایی است ، دلم لحظه به لحظه با تو است

اگر تو نبودی ، بیخیال این زندگی میشدم ، با عشق بیگانه میشدم ، با تنهایی هم آشیانه  میشدم ،  هر شب با اشکهایم همنشین

اگر تو نبودی دلم به چه کسی خوش بود ، حالا تو هستی و تنها دلم به بودنت خوش است

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 17:14 ] [ مرتضاااااااا ]

تحمل کردن قشنگه
اگه قرار باشه یه روزی به تو برسم
انتظار آسونه
اگر قرار باشه دوباره تو رو ببینم
زندگی شیرینه
اگه قرار باشه دستاتو تو دستام بگیرم
مشکلات حل میشه
اگه قرار باشه روزی به پات بمیرم
اشکهام به لبخند تبدیل میشه
اگه یه بار ببوسمت
و لبخندهام دوباره به اشک
فقط اگه ببینم خیال رفتن داری
اما بدون 
دوستت دارم
از پشت این همه
 فاصله
از پشت این همه حرف
دوستت دارم تا بی نهایت 
عشقم

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 16:39 ] [ مرتضاااااااا ]

 

زندگی زیباست زشتی های آن تقصیرماست

در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیرماست

زندگی آب روانی است روان میگذرد.....

آنچه تقدیرمن وتوست (ما) همان میگذرد.......

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 11:7 ] [ مرتضاااااااا ]

بعضی وقتا هست...

 

که دوست داری کنارم باشی،

محکم بغلم کنی،

بزارم اشک بریزی تا سبک بشی،

بعد آروم تو گوشم بگی:

" دیوونه می دونم  که باهامی"

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 11:0 ] [ مرتضاااااااا ]

کـــو ر بــاش بانـــو

نـگاه کـه مـی کنـی، مـی گوینــد: نـخ داد!

عـبوس بــاش بانــــو

لبــخند کـه مـیزنـی، مـی گـوینــد: پـا داد!

لال بــاش بانــــو

... حـرف کـه مـی زنـی، مـی گوینــد: جـلوه فـروخـت!

شـاید دسـت از سـرتان بردارنـد ...

شـــــاید

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 10:48 ] [ مرتضاااااااا ]

هميشه در حالي که

يه عالمه حرف بيخ گلوت چسبيده

يه عالمه اشک توي چشماته

يه عالمه حسرت توي دلت تلنبار شده

بايد بگي :

خب , خداحافظ ...!!!

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 10:34 ] [ مرتضاااااااا ]

 

ما خدا را گم میکنیم...

در حالی که او در کنار نفسهای ما جریان دارد...
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست...

تا به حال چند بار خوشی هایت را ارام و بی بهانه به او گفته ای؟؟
تا به حال به او گفته ای که چه قدر خوشبختی؟؟

که چه قدر همه چیز خوب است؟؟که چه خوب که او هست؟؟

...خدا همراه همیشگیه سختی ها و خستگی های ماست!

زمانی که خسته و درمانده به طرفش میرویم ،خیال میکنیم تنها زمانی که به خواسته ی خود برسیم او ما را دیده و حس کرده
اما ... گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ 10:23 ] [ مرتضاااااااا ]
صفحه قبل 1 ... 46 47 48 49 50 ... 58 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد. چهار چيز است که قابل بازيابي نيست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپري شدن.