عاقبت يک جايي ، يک وقتي...
به قول شازده کوچولو...
دلت اهلي يک نفر مي شود ...
و دلت ، براي نوازش هايش تنگ ميشود ...
حتي براي نوازش نکردنش ...
تو مي ماني و دلتنگي ها...
تو مي ماني و قلبي که لحظه هاي ديدار تند تر مي تپد ...
سراسيمه مي شوي ، بي دست و پا مي شوي ...
دلتنگ مي شوي ، دلواپس مي شوي ...
دلبسته مي شوي ؛ و مي فهمي ...
نمي شود بود ...
و عاشق نبود ...
نظرات شما عزیزان: