حرف های دلنشین من و تو

حرف های دلنشین من و تو

به کوچه ای وارد میشدم که پیرمردی از آن خارج میشد.

پیرمرد گفت نرو بن بست است.

گوش نکردم و رفتم

بن بست بود

برگشتم 

بر سر کوچه که رسیدم

پیر شده بودم......

 



نظرات شما عزیزان:

سمیرا
ساعت14:18---13 تير 1391
خیلی قشنگ بود خیلیییی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 13:18 ] [ مرتضاااااااا ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد. چهار چيز است که قابل بازيابي نيست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپري شدن.